دیگر ادیان

تارنمای فرهنگی خبری - تحلیل خبرها و نوشتارهای فرهنگی و اجتماعی - زرتشتیان خارج از ایران

Wednesday, April 05, 2006

مواظب این افکار پلید باشید

یکی از نویسندگانی که به تازگی با پشتیبانی دولت جمهوری اسلامی دست به انتشار مطالب توهین آمیزی در باره تاریخ و دین ایران زده است این بار طی سخنرانی پر تنشی در دانشگاه زنجان اظهار داشت تاریخ امروز ایران روایت ایرانیان نیست
این گزارش البته توسط خبرنگاران طرفدار وی تهیه شده و قصد ما از انتشار آن در این بلاگ آگاهی شما از وجود چنین افکار خبیثی در ایران است
اگرچه گزارشگر این خبرچنین نویسنده ایران ستیزی را نام آشنا و مشهور معرفی می کند اما برعکس باید گفت : به قدری سخنان این پدیده که تا چند سال پیش از چهره های سرشناس حزب توده بوده است ، بی اساس و پایه است که هیچ اندیشمند و مورخی به او جواب نداده و در حقیقت او را همانگونه که هست دست کم گرفته اند
--------------------------------------------
سالن خالی از جمعیت نشان دهنده
تعداد اندک طرفدارن نظریه های بی پایه و اساس اینگونه ایران ستیزان است
------------------------------------------
بر اساس قانون اساسی جمهوری اسلامی هر گونه توهین به هر یک از پیامبران شناخته شده در ایران ممنوع است و به قول خودشان سب النبی محسوب می شود. اما این چهره ایران ستیز سال هاست که بر اصل دین زرتشتی و پیامبر گرامی آن اشو زرتشت می تازد و هیچ قانونی نیز در صدد محدود کردن او برنمی آید.
من خود در نمایشگاه مطبوعات سال 1384 این مساله را با رئیس قوه قضاییه که می گفتند عراقی الاصل است در میان گذاشتم اما پاسخ او این بود که شما اگر از وی شکایت کنید ما اقدام خواهیم کرد.
معلوم نیست در باره مواد دیگر قانون اساسی جمهوری اسلامی هم حتما کسی باید شکایت کند ؟ یا آنها به طور معمول کسی را که کوچک ترین توهینی به پیامبر اسلام و یا اعتقاداتشان بکند به شدیدترین صورت تنبیه می کنند؟
و اما اصل گزارش را بخوانید
ناصر پور پیرار به عنوان یکی از فارس زبانان و مورخین دگر اندیش تاریخ باستان ایران چهره ای شناخته شده است.سلسله کتابهای او تحت عنوان کلی «تاملی در بنیان تاریخ ایران؛ دوازده قرن سکوت» موجب بروز مباحثات و مناقشات شدیدی در میان مورخین موافق و مخالف وی شده است.
موافقین او معتقدند که به دلیل این قبیل روشنگریهای، پور پیرار دچار انواعی از حملات رسمی و غیر رسمی شده است.دو جلد از کتابهای اخیر وی از طرف وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ممنوع النشر شده و خود او نیز جهت پاسخ گویی به تحقیقات منتشر شده تاریخی اش راهی بازداشت گاه گردیده است!
روز سه شنبه 29/9/84 ، ناصرپورپیرار به دعوت جمعیت اسلامی دانشجویان تورک دانشگاه زنجان در ساعت 17 جهت سخنرانی در سمیناری باعنوان «تاملي بر تاريخ نگاري ايران»، وارد آمفی تئاتر مملو از جمعیت تالار«سهره وئردی» - در این جا دقت کنید که سهرودی را به این صورت نوشته اند- دانشگاه زنجان شد.
نخست حسن حسینعلی بعنوان یکی از دانشجویان رشته تاریخ به معرفی آثار و نظرات پور پیرار پرداخت و اورا فردی دانست که به رغم مخالفتهای شدید صاحبان زرو زور و تزویربا شجاعتی که واجد پشتوانه های قوی علمی است از اندیشه و تحقیقات نوین خود در خصوص تاریخ باستان ایران دفاع می کند.
سپسی ناصر پور پیرار در میان تشویقهای وسیع حضار در پشت تریبون قرار گرفت.
پور پیرار اظهار داشت:«امشب سینمایی از بخش تاریخ شرق میانه و کهن را از طریق کمک گرفتن از تصاویر بیان خواهم کرد و بخش پنهان مانده تاریخ این منطقه وسیع و تمدن ساز را با زدودن غبارهای 2500 ساله آن شرح خواهم داد.اساسا تاریخ امروز ایران روایت ایرانیان نیست. بلکه این تاریخ عبارت است از مجموعه ای از تالیفات و حکایات مورخین روس،آلمانی،انگلیسی و ایتالیائی. اگر هم مورخین ایرانی در این خصوص مطالبی نوشته اند درکل اقدامی جز تبعیت، تدوین، بیان و انعکاس مطالب مورخان خارجی کار دیگری نکرده اندبه این ترتیب تاریخی که به دست بیگانگان نوشته شده برای شاگردان ایرانی آنها مورد پذیرش قرار گرفته و وارد کتب درسی و مراسم ملی ما شده است.»
پور پیرار با اشاره به اینکه اکثریت مطلق این تاریخ نویسان یهودی بوده اند و همه آنها بدون تفاوت خاصی مطالب همدیگر را مورد تایید قرار داه اند می پرسد:« از چه روی تاریخ ایران برای این مورخان تا این حد جذاب بوده و به چه دلیل در خصوص تاریخ 2500 سال قبل این فلات ،چنین اتفاق نظری جود دارد در حالیکه حتی در خصوص حوادث جنگ جهانی دوم که در همین 70 سال گذشته بوقوع پیوسته هرگز نمی توانیم شاهد چنین اجماع نظری باشیم؟!»
با درخواست پور پیرار مجموعه بسیار نفیس و منحصر بفردی از آثار سفالی ، سنگی و فلزی مکشوفه در فلات ایران به نمایش گذاشته شد که قدمت آنها به چند هزار سال قبل از حضور هخامنشیان در ایران می رسید و نشانگر حیات و بالندگی تمدنهای عموما ناشناخته ای در چهار گوشه فلات ایران می کرد.
او اظهار داشت: «شرق میانه کهن، مادر تمدن بشری است ومهد تمدنهایی است که سراغ انها را می توان ازهفت هزار سال پیش در گستره وسیعی از مصر تا شرق فلات ایران گرفت. »
پورپیرارمعتقد است:« شرق میانه کهن کلید تمدن امروز بشری است چراکه تمدنهای دیرین این سرزمین شامل تجمعات پیشرفته،سیستمهای مترقی ابیاری، خدایان متعدد و افسانه های جذاب، معابد زیبا، سفالهای هنرمندانه، صنعت ریخته گری و همچنین تقنین نخستین قوانبن بشری بوده است.حتی انسان بابلی جهت رصد آسمان اقدام به ساختن برج عظیم بابل می کند که خود مقدمه ای برای پیشرفتهای فضایی امروز است.اما به رغم وجود این همه عظمت و شکوه در تاریخ هفت هزار ساله اقوام ایران، کمترسازمان و موسسه دولتی ای مایل است تا اقدام به تحقیق و تفحص در این وسعت کهن و پنهان کند.در مقابل همین نهادها با برق انداختن سنگهای تخت جمشید فقط می کوشند تا تاریخ این مملکت کهن را به کوروش و داریوش برگردانند.»
پور پیرار اظهار داشت: « مثلا در مورد تمدنی که از جیرفت سر بر آورده است تا دو سال تمام ، دست سارقان ویاغیان در سرقت و یغمای آثار نفیس این منطقه باز گذاشته شده بود و سازمان میراث فرهنگی کوچکترین توجهی به گزارشهای مسئولین دلسوز نمی کرد!»
او افزود: «برای من ثابت شده است که این سازمان عریض و طویل هیچ علاقه ای به تاریخ و فرهنگ قبل هخامنشی ندارد.اینها فقط خود را خدمتگزار تاریخ هخامنشی می دانند!»
پس از نماشی اشکال و تصاویر آثار تاریخی ، پور پیرار اظهار داشت : «همه این قبیل اثارنفیس تمدنی بشر شرق میانه، کوتاه زمانی پس از به قدرت رسیدن هخامنشیان از صفحه تاریخ گم می شود بنوعی که پس از 1200 سال اثار تمدنی مکشوفه در همین منطقه بسیار ابتدائی است و نشان دهنده ضعف شدید علمی ،هنری و مدنی اقوام سازنده ان می باشد!»
او می پرسد چه شده است که ناگهان پس ازگذشت 1200 سال از حکومت هخامنشیان اقوام فلات ایران به رغم سیر محتوم تکاملی دچار چنین نزول دهشتناکی شده اند؟!
پور پیرار با تکیه بر همین نکته اعلام داشت که وقوع یک حادثه عظیم و بسیار مهلک سبب اهلاک و قهقرای تمدنی در فلات این سرزمین شده است.
او با بازخوانی آیات معینی از کتاب مقدس تورات به حادثه ای تحت عنوان«پوریم» اشاره می کند و ازقول قوم یهود می گوید:مطلع شدیم که مردم منطقه شرق میانه تصمیم به نابودی یهودیان گرفته اند.پس ما پیشدستی کردیم وبا کمک هخامنشیان دشمنان خود را در سیزدهم ماه اداراز بین بردیم و 77 هزار تن از آنها را هلاک کردیم!
پور پیرار با این پرسش بحث خود را آغاز می کند که چرا وقتی مورخان غربی از طوفان نوح و ساختن کشتی نوح به تفصیل سخن می گویند در قبال حادثه پوریم سکوت اختیار کرده اند و حتی در دائره المعارفها نیز در مورد این ماده سخنی به میان نیامده است؟!
او افزود: « سندی از دوران هخامنشان تحت عنوان کتیبه بیستون در دست است که در آن سنگ نوشته، شرح مقاومتهای ملل تحت ستم هخامنشیان علیه داریوش ثبت شده است.در این کتیبه از قیامهای سراسری و مستمری سخن گفته می شود که همزمان با امدن داریوش در سراسر قلمروی هخامنشیان بوقوع پیوسته و هخامنشیان نیز جهت خاموشی شورشها به شدیدیترین سرکوبها و قتل عامها متوسل شده اند.
پور پیرا معتقد است این نبرد جمعی علیه داریوش خودجوش نیست و به نوعی تحت کنترل یک سازمان مرکزی ضد هخامنشی قرار دارد و این سازمان به دلیل همپیمانی یهودیان با جلادان هخامنشی خواهان نابودی دشمنان خویش می باشد.
پور پیرار معتقد است :«بعد از فاجعه پوریم منطقه به قدری خالی از سکنه شده که بشر برای 1200 سال در شرق میانه قادر به تولید یک سنجاق سر نیز نشده است.اما به رغم این مسائل برخی از مورخان از یافته شدن اثار ساسانی خبر می دهند.مطابق ادعای این مورخان ،بشقابها و کوزه های یافته شده مربوط به مناطق اورال،ایتالیا و بلغارستان است.توجه کنید که همه آین اثار در خارج از فلات ایران امروز یافته شده است.می پرسیم این اثار چگونه خود را به ان نواحی دوردست رسانده اند؟! در مورد منطقه اورال می گویند که ایرانیها در دوران ساسانی به پوست خرس علاقه داشتند لذا در مبادلات پایاپای ، بشقاب ساسانی می دادند و پوست خرس اورالی می گرفتند!»
پور پیرار می پرسد : «پس از چه روی تاکنون در درون فلات ایران، بعنوان مرکز اصلی این تولیدات فرضی، هیچ اثری یافت نشده است؟!»
او همچنین می گوید: « توجه داشته باشید که برخی از اثار مکشوفه منسوب به دوران ساسانی به حدی تازه و صیقلی است که مورخ در نگاه اول به جعلی بودن انها پی میبرد!»
پور پیرار از بشقابی سخن می گوید که منسوب به یزگرد سوم ساسانی است.
او می گوید: « به دلیل تشابه تاج نقش اسب سوار موجود در این بشقاب با نقوش سکه های ادعایی دوران یزد گرد، انرا ساسانی و مربوط به یزد گرد سوم می دانند.»او می پرسد: « اما چرا ان سکه ها ساسانی دانسته شده اند؟ در جواب می گوید: «همین مورخان به دلیل تشابه نقوش این سکه ها به ان بشقاب آنرا ساسانی می دانند!»
وی با به سخره گرفتن وجود چنین تسلسل باطلی در استدلالات تاریخی این توجیهات را تلاشی برای تاریخ سازی جهت ملل و اقوام ایران می داند.
او بار دیگر به کتیبه بیستون اشاره می کند و نام برخی از اقوام مندرج در آن کیتبه را می خواند.اقوامی همچون اووجه، مودرای، سه ته گوشه، رخج،...که در حال حاضر تنها و تنها یک نام از آنهابر روی سنگ نوشته مذکور باقی مانده است و دیگر هیچ!
او می گوید:« همه این اقوام در فاجعه پوریم به دست هخامنشیان و یاوران انها کشته شده اند. به همین دلیل است که در ایران امروز هر جا کاویده می شود تمدن نابود شده ای از دل خاک سر بر می اورد.تمدنی که ثروتهای ان رها شده است!»
او مجددا می پرسد:« اگر سبب این اتفاقات مهلک یک حادثه طبیعی است چرا بازماندگان برای بازیافت این ثروتها همچون همیشه باز نگشته اند؟!»
او به اکتشافات اقای نگهبان در حوزه تمدن مارلیک اشاره می کند و از اشیائ بسیار نفیس و رها شده ای در عمق نیم متری زمین خبر می دهد که تنها به دلیل گذر زمان با خاک و شن پوشیده شده است.چرا هیچ کس به رغم اینکه این اشیای بسیار بسیار نفیس سالهای سال برروی زمین قابل مشاهده بوده اند جهت تصاحب انها اقدام نکرده است؟!
پور پیرار می گوید: «جواب این سئوال مرگ همه انسانها و اقوام ان روز ایران است!
پس مورخان جهت پر کردن این شکاف عظیم تمدنی اقدام به جعل اوستا و مانی و مزدک کرده اند.من معتقدم همه کیتبه های واقع در جنوب ایران جعلی است و از صد سال پیش توسط برخی از مراکز غربی و از جمله دانشگاه شیکاگو در نقش رجب و نقش رستم کنده شده اند.»
او معتقد است که پس از فاجعه هستی سوز پوریم تا طلوع اسلام بخش بزرگی از فلات ایران فاقد شواهد تمدنی است.پور پیرار مدعی است: «حتی با طلوع اسلام اسامی اشخاص و اماکن مجدد وضع می شوند.»
او می گوید هر اسمی در هر زبانی معنایی دارد.مثلا بویوک در تورکی،احمد در عربی و...اما چرا در شاهنامه به هنگامه اشاره به اسامی ایران باستان کلماتی مطرح می شوند که فاقد هر گونه معنا هستند؟ او از سیصد اسم همچون رستم،منیژه،بیژن و... نام می برد که کوچکترین معنایی را تداعی نمی کنند!
پور پیرار تاکید می کند که او اصلا قصد تخریب قوم یهود را ندارد و بهیچوجه دشمن یهود نیست و می گوید بدون هر گونه حب و بغض نسبت به تاریخ ایران بیائید یافته های تاریخی جدید را بررسی کنیم.
او تاکید می کند: «در کمال تاسف مقامات کنونی جمهوری اسلامی حاضر نیستند به این یافته ها و تحلیلهای جدید تاریخی توجه کنند.به همین دلیل است که وزارتخانه های اموزش و پرورش،فرهنگ و ارشاد اسلامی،آموزش عالی و همچنین صدا و سیما و میراث فرهنگی همه ساکتند!
او می گوید:« از چه روی مقامات جلوی بیان حماسه های دروغین شاهنامه را بعنوان تاریخ نمی گیرند اما مانع از بیان یافته های جدید تاریخی می شوند؟!»
سخنرانی پور پیرار درمیان تشویقهای مکرر بیش از 400 دانشجوی حاضر در سالن به پایان رسید.اما در انتهای سالن جمعی که تعداد آنها کمتر از 30 نفر بود و به زبان فارسی صحبت می کردند بارها کوشیدند تا با فریادها و سوتهای خود نظم سالن را به هم ریزند.در دستان آنها ویژه نامه نشریه تخته سیاه، ارگان انجمن اسلامی دانشگاه زنجان نیز به چشم می خورد که علیه کتابهای پور پیرار نوشته شده و در سطح وسیعی توزیع شده بود.
سپس نوبت به بخش سئوالات حضار رسید. اقای سید حسینی مجری این برنامه جهت هر چه دمکراتیک برگزار شدن اجلاس پیشنهاد شفاهی مطرح شدن پرسشهای مخالفین را به رغم وجود تعداد کثیری از سئوالات مکتوب پذیرفت.
اولین سئوال از آن یک دانشجوی مخالف بود.او با قرائت ایه ای از قرآن کریم به کلمه مجوس اشاره کرد و گفت که به رغم ادعاهای شما قرآن مجوسان یعنی گبرانرا به رسمیت شناخته است.پور پیراربا بیان اینکه قران افصح الکتب است اظهار داشت مجوس به معنی گبر نیست و دلالت بر کسانی غیر از صابئین و اهل ذمه دارد.این دانشجو مجددا پرسید چگونه از تمرکز توجه میراث فرهنگی بر تخت جمشید سخن می گویید که در حال حاضر آنها نسبت به ساخت سد سیوند و نابودی تنگه بلاغی و اثار تخت جمشید بی تفاوتند؟
پور پیرار اظهار داشت از 20 سال پیش در خصوص ساخت این سد در مطبوعات خبر رسانی شده است. اکنون چه شده که طی یک سال گذشته ناگهان بحث خطرات آبگیری سد سیوند از طرف جمعی باستانگرا مطرح شده است؟!
همین دانشجو با تاکید بر تحریف شدن تورات اعلام کرد که پوریم مورد نظر تورات مربوط به بخش تحریف شده ان می باشد.
مخالف دیگری بر سن رفت و با قرائت چند بیت از ابوالقاسم فردوسی، شاهنامه را کتابی دانست که تاریخ واقعی ایران را ترسیم و بیان کرده است.او با اشاره به آیه روم در قرآن کریم اظهار داشت که ترکیب قرآنی غلبت الروم به معنای تسلط امت اسلام بردو امپراطوری روم وا یران است!
سومین سئوال از طرف فردی مطرح شد که با حمله به سن خود را به تریبون رساند و اظهار داشت که خود شیرازی است و پدر بزرگی 107 ساله دادر که در سن 17 سالگی سوار بر الاغی از کنار مکعب زرتشت گذشته و این بنا را دیده است.شما چگونه مدعی جعلی بودن این مکعب و نو ساز بودن آن طی 65 سال گذشته هستید؟!
پور پیراراظهار داشت شما اصلا به حرفهای من گوش نکرده اید.من می گویم کتیبه های صد سال گذشته جنوب ایران جعلی است.من نمی گویم مکعب زرتشت جعلی می باشد.من مدعی جعلی بودن کتیبه های نقر شده بر روی ان هستم!
این بار یک دانشجوی موافق بر سن رفت.او که به شدت مورد فحاشی مخالفین قرار گرفته بود اظهار داشت : اگر حق گو نیستید لااقل جرات شنیدن حق را داشته باشید. وی با اشاره به اینکه ملتهای اروپایی برای قرنهای متمادی بر اساس فیزیک ارسطوئی زمین را مرکز جهان می دانست اظهار داشت: اقایان مخالف باور کنید که دوران علمی ادعاهای شما سرآمده و زمین شما دیگر مرکز جهان نیست!
این دانشجوی موافق اظهار داشت در میان ما اکنون در این جلسه کمتر کسی است که به دروغین بودن نصب یازده ترجمه از شعر معروف «بنی آدم سعدی » بر سر در سازمان ملل اطلاع داشته باشد! او نتیجه گرفت وقتی بسیاری ازموضوعات قابل مشاهده امروز را برای ما تا به این حد دروغ گفته اند دیگر وای به حال تاریخ ایران باستان!
این دانشجو در پایان در خصوص قدمت و ارزش استوانه معروف به حقوق بشر کوروش سئوال کرد. پور پیرار اعلام داشت: در این خصوص دروغهای بزرگی گفته شده است. جهت تعیین قدمت کل استوانه و یا لااقل بخشهایی از جملات این استوانه نیازمند زمان سنجی فیزیکی هستیم.او همچنین گفت که حتی در صورت فرض صحت این استوانه ،اولین قوانین نوشته شده بشری بسیار بسیار قدیمیتر از تاریخ حضور کوروش است ضمن اینکه مطالب این استوانه نیز به دلیل نگارش از طرف قوم فاتح می تواند امری غیر حقوقی و کاملاسیاسی تلقی شود .
آخرین مخالف به دنبال تهید شدید الحن مسئولین سیمنار در پشت تریبون قرار گرفت. او با تاکید بر بی ارزش بودن کتاب تورات .و نیز بیان جمله ای از ریچارد آرمیتاژ یکی از سیاستمداران آمریکائی در خصوص بربریت پارسیان در عصر کوروش و داریوش، پور پیرار را دشمن پارسیان،پان تورکیست،عرب زده،مامور مستقیم سازمانهای جاسوسی آمریکا و اسرائیل دانست که قصد بی هویت کردن تاریخ ایران را دارد.
با اعلام اتمام وقت از طرف مجری حدود پنج تن از مخالفین وی با نعره های بلند، پور پیرار را مورد فحاشی قرار داده وی را تهدید به حملات فیزیکی مهلکی کردند.
اما بدنبال عکس العمل صدها تن از موافقین پور پیرار این تعداد به همراه جمعی از سمپاتهای خود ضمن قرائت سرود ای ایران مجبور به ترک جلسه شدنداما همچنان در راهروهای وردی ماندند و منتظر پور پیرار شدند.حتی یکی از انان به فیلمبردار سمینار حمله ور شد و او را مورد تهدید و ضرب وشتم قرار داد.
سرانجام به دنبال حضور جدی حراست دانشگاه این مورخ دگر اندیش به بیرون هدایت شد .
پور پیرار در پاسخ به سئوال یکی از خبرنگاران حاضر در اجلاس در خصوص علت رفتارهای خشونت امیز معدود مخالفین خود گفت:
این اقایان در حال مشاهده فروریختین بنای شیشه ای عظیمی هستند که طی هشتاد سال گذشته با مکعبهایی از جعل و جهل برای انها ساخته است...به آنها حق دهید که خشمگین باشند!

3 Comments:

Blogger ایران said...

سلام
پورپيرار يک خائن بيشتر نيست
بهتر است بدانيد که پس از افشا شدن رابطه وي با گروهک نجزيه طلب پانترک، کتابهاي وي اجازه چاپ ميافت
براي شناخت نوشتار بي اساس او به تارنماي من سري بزنيد تا اين دورغگوي کثيف را بشناسيد

10:42 AM  
Blogger ایران said...

My blog is :
http://zulqarnain.persianblog.com/

10:43 AM  
Blogger Unknown said...

مرگ و نیرنگ بر مزدور خائن و دستمال به دست عربهای سوسمار خور وحشی، ناصر پور پیرا

9:36 PM  

Post a Comment

<< Home